مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
یا دست رویِ سیـنـۀ آزرده میزنی یا داد مثلِ پـیـرِ جوان مُرده میزنی داری کـنـارِ مـادرِ خود آه میکِـشی وقتی گلاب بر گُلِ پژمرده میزنی وقتی حسین میکشی آقا به جان تو آتش به اینهـمه دلِ افـسرده میزنی ما بیحساب وقفِ حسین توأیم و تو امضا به زیرِ نامۀ نـشمرده میزنی ما زنده میشویم در این روضهها، سَری بر مجلسی که بار غمت بُرده میزنی ما را که میکُشی چقدر رویِ سینهات با یادِ عمههای کتک خورده میزنی |